محل تبلیغات شما



گزارشها حاکی از ان است که این هواپیما بدلیل خطای انسانی مورد هدف موشک قرار گرفت درین موقعیت حساس باید اسمان عاری از هیچگونه پزوازی باشد زیرا پدافند در حالت اماده باش میباشد 

ذست به دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم اباد  

در کشوری که اقتدارش زبانزد خاص و عام است و هر لحظه چندین دشمن نقشه حمله به کشور عزیزمان را میکشند ما نباید انگشت اتهام بطرف خودمان بگیزیم چون این خود یک نقطه ضعفی را ایجاد میکند که فورا دشمن امنیت مارا نشانه میگیرد  ما ایرانیان اجازه نمیدهیم کسی حتی یک سانتی متر به خاک ما بیاید ما اقتدار ایرانی داریم ما هنوز غیرت رستمی داریم اکنون همانند رستم سر سهراب را به روی سینه خویش میفشاریم سهراب ما اکنون در هواپیما بودند و نوش دارو هم نرسید ما سهراب های خویش را با غرور  به خاک میسپاریم خدایا داستان رستم و سهراب را دوباره تکرار کردی اما افراسیاب ها بدانند چوب خدنگ ما همیشه به سوی انان است 

والسلام

ایرانم تسلیت ناصر چنال


با سلام خدمت دوستان و هموطنان گرامی در جا جای جهان اولا تسلیت دوما تسلیت و سوما هم تسلیت 

ما زمانیکه جنازه یکی از اعضا را به خاک مسپاریم از فشار و درد زیاد از ته دل فریاد میزنیم اما وای به روزی که خود جنازه عزیزمان زا نیز برای خداحافظی نبینیم واقعا سخته خیلی زجر اوره  که نتونی برای اخرین بار صورت سالم عزیزت رو ببوسی واقعا سخته فیلمی رو دیدم که فقط داخلش گوشت قرمز بود هنوزم دلم زجر میکشد بر پدری که از اتاق کودکش فیلم  میگرفت و از خداوند ارزوی مزگ میکرد خدایا خودت به همه صبر بده من این متن رو فقط و فقط بخاطر همدردی با هموطنان خودم نوشتم و هیچگونه نیت ی و تحقیر هیچ شخص و ارگانی را ندارم بقول سردار هوا و فضا اون فرد در شزایطی قرار داشته که تصمیم زدن یا نزدن براش چند ثانیه بیشتر طول نکشیده و بنده در مقامی قرار ندارم که تحلیل ی یا نظامی بکنم فقط از برادران نظامی که صادقانه اومدند و اقرار کردند خوشم اومد و خوشم اومد که گناه رو گردن دیگری ننداختند ما از ان شزایط خبر نداریم که در ان لحظه چه شزایط سختی داشته اما هزچه بگویم نمیتوانم این غم سنگین را بیان کنم و نمیتوانم بگویم که فراموش کردند چنین اتفاقی اسان است جز اینکه الله این غم را بر مردم سبک کند و یک خواهش از برادران اینستاکرامی دارم  و ان هم این است که برای بازار گرمی و جمع کردن لایک این صحنه های واقعا وحشتناک و جنازه ها رو دایم داخل هیستوری ها نذارن و داغ مردم رو تازه نکنند بخدا برای یک پدر بخصوص واقغا سخته بیایید این فرهنگ فیلم گرفتن از بدبختی دیگران را نه تنها درین مورد بلکه در تمامی سوانح کنار بگذاریم و بجای فیلم گرفتنن دست یاری بسوی هموطنان خود دراز کنیم و انان را در اغوش بگیریم ای ایرانیان همدیگر را دریابید  ناصر بلوچ از دیار بلوچستان مرا نیز در غم خود شریک بدانید   ///////سقوط هواپیمای اوکرابن//// هدف گیری هواپیمای اوکراین توسط موشک پدافند ایران ////// موشک کروز/////


با سلام دوستان گلم بنا بر اخرین اطلاعاتی که بنده از شجره طایفه چنال از پاکستان پیدا کردم . عیسی فرزند میرخان برادری داشته بنام موسی که جد حاج افضل و حاج جمشیر و کیچی و اینها میباشد که اگر از نوادگان حاج ابضل و کیچی و جمشید ( پسر موسی) کسی خواستار شجره بود به بنده پیام بدهد اکنون به کمک دکتر علی حسن از پاکستان که نوه عیسی جد چهارم ما است و اطلاعات زیادی در مورد شجره میداند یک کتاب شجره تهیه کرده ایم که پس از چاپ انشالله به ایران اورده و پخش میکنیم تا همه دوستان اطلاعات خود را بدانند


بسم الله الرحمن الرحیم

بنام او که در هجران و غربت به دلها میدهد درس محبت

در طبیعتی که بجایش پیراهن سبز بر دزختان هدیه میکنند و بلبلان در اوازهای قشنگ وشیرین خود عاشقان را به نزدشان فرا میخوانند اندیشیده ام اما گویا کلمه ای پیدا نکردم 

انگاه به عادت دیزینه قلبم کلمه ای با نام (سلام) را تقدیمت میدارم امیدوارم کاین سلام مرا که همچون امواج خروشان دریا بر لبان خونین ساحل بوسه میزند مورد قبول شما دوست عزیز قرار بگیرد 

.

ای نازنین مبادا دشمنان بویت کنند با بدان هرگز مشین شاید که بدخویت کنند

.

تا سوی تو پرواز کنم بال و پری نیست      در جان من خسته توان سفری نیست

عمریست که زندانی شبهای سیاهم      پنهان چه کنم از تو امید سحری نیست

انگونه غریبم که با ظلمت شبها                     درکوچه ما زمزمه رهگذری نیست 

ای جان مادر از غم شب های درازم           روزی شوی اگه که دیگر پسری نیست


مهم ترین طوایف سیستان شامل طوایف براهویی و نارویی میباشند

طوایف براهویی ساکن سیستان:چنال .زیرکاری.یاغی زهی.جماهی.انشینی.کوهی زهی.سیاهی زهی . هارونی.باران زهی . ساسولی .زهری.سنجرانی

طوایف نارویی: حرماگی . شیر زهی. میروزهی.و

طوایف:جر.شهرکی.سرابندی.میز.و.

و طوایف خاش و زاهدان مرکز طوایف :شهنوازی.میز بلوچ زهی . کرد.سهراب زهی.مرادزهی. براهویی.انشینی.قنبرزهی.نارویی.حرماگی .ممسنی براهویی.مینگل براهویی. زهری براهویی. ملازهی بلوچ. رند بلوچ . ریگی .جری زهی ریگی نصرویی ریگی .ارباب ریگی .میرکازهی . شه بخش . اسماعیل زهی شه بخش. رادوزهی شه بخش.داروزهی شه بخش.سمال زهی کمرزی شه بخش .و سنجرانی . شیروزهی .نوتی زهی . شاهوزهی.هاشمزهی .ملازهی .میربلوچ زهی .هارونی. پ زهی شه بخش .  باجی زهی . توتازهی .اجباری .چنال.کبدانی.جمشیدزهی.موسیانی.زهری زهی.زاروزهی.زرک زهی .   سپاهی .شهلی بر .ملازهی یادگار مولانا عبدالعزیز ملازهی رحمه الله


مکران و سیستان 

سیستان کنونی سیستان واقعی نیست و فقط یک تکه برجا مانده از سیستان گذشته که خیلی وسیع بود است . و در زمان قدیم به خراسان جنوبی و قاینات سیستان میگفتند که رضا شاه خراسان وسیستان انرا نامید و اما پس از مدتی سیستان   زا از خراسان جدا کرد و به بلوچستان الحاق کرد و شد بلوچستان و سیستان و سپس به شکل کنونی در امد و سیستان و بلوچستان شو و اما بلوچستان که استان کرمان و جیرفت و اینها نیز شامل بلوچستان بود به استان کرمان تعلق گرفت و سواحل جنوبی مکران یا همان بلوچستان از چابهار تا بندر عباس جدا شد  و سواحل جنوبی نامیده شد و که اکنون هرمزگان نام دارد  اکنون تمامی این مناطق از زاهدان گرفته تا خراسان و کرمان و جیرفت و بندر عباس و قشم وبین اینها تا هرمزگان و اگر بروید تمام اداب و لباس و زبان وفامیل بلوچی میبینید که در هر منطقه لحجه خاصی گرفته است اما هنوز میگویند که ریشه بلوچی دارند و مکا یا مکران نیز نام گذشته بلوچستان میباشد که راه ارتباطی بین انها چشمه ابی بنام اب بود که در زاهدان کنونی قرار داشته است و هرکس به طرف سیستان میرفته یکی از راههایی که باید عبور میکرده اب بوده بقول پدر بزرگم که میگفت زمانیکه به اب میرسیدیم بعضی ها از چشمه اب برمیداشتند و یا هم که اصلا به طرف چشمه نمیربتیم چون جایگاه ان سرحد بود سریع حرکت میکردیم و خود را به کوههای امن حرمک میرساندیم در انجا اتراق میکردیم و استراحت میکردیم و سپس راه خود را ادامه میدادیم 

پس از نفوذ انگلیس با حیله راه اهن 

انگلیس که از رویارویی با بلوچان شکست خورد و به فکر راهی بود راه اهن را کشید و به شهر زاهدان و به ساختمان کنونی دادگستری قدیم که جزو میراث فرنگی میباشد کشید شاید تعجب کنید اما راه اهنی که از میرجاوه امده بود به زاهدان رسید اما باز هم درایت مردم و زیرکی بزرگان انان را شکست داد و اینبار رضا شاه نیز خودرا با مردم و پشت مردم دانست و راه اهن را جنع کردند و راه اهن برای همیشه تا شهر مرزی میرجاوه باقی ماند تا اینکه پس از ۳۰ سال از انقلاب اکنون راه اهن از زاهدان به شهرستان کشیده شد  انگلیس باری با خطوط تلگرام و باری با راه اهن با حرف پیشرفت و دنیای پیشرفته همیشه سعی بر استعمار کشورهای جهان سومی داشت خدا لعنت کند انگلیسی ها را که همیشه برای ما بلوچها جز بدبختی و جدایی از برادرانمان چیزی نداشتند و بنظر من هنوزم در میان بلوچها هستند انان دشمنان اجداد ما بودند و دشمنان ما نیز هستند انها کسانی بودند که بر بلوچستان مرز تعیین کردند 

 

 


امیر دوست محمد خان

رهبر بلوچستان بود وی فردی غیور و متعصب بود که حاضر بود جانش را بدهد اما بلوچستان را به دست اجنبی ندهد پس از به قدرت رسیدن رضاه شاه وی برای تجزیه بلوچستان چندین اقدام بد کرد او هرمزگان را از بلوچستان جدا کرد و دوست محمد خان را میخواست با شیوه های مخرب خود فریب بدهد و بلوچستان غربی ی را در دست بگیرد وی اقدامات زیادی کرد تا بتواند با ایجاد طمع در دل دوست محمد خان وی را به طرف خود جلب کند اما دوست محمدخان که دست وی را خوانده بود هرگز تن به خواسته های رضا شاه نداد تا اینکه رضاه شاه وی را به همراه چند تن از دوستانش به تهران برد تا شاید با دیدن زندگی اشرافی وی را فریب دهد اما دوست محمد خان حاضر نشد هیچ چیزی را با بلوچستان عوض کند تا اینکه یک روز دوست محمد خان به رضاه شاه گفت من مرد بیابان هستم و همیشه به شکارگاه میروم اما تو چند روز است که مرا درین کاخ ها حبس کرده ای رضاه شاه که فکر کرد کلکش گرفته خوشحال شد و سریع یک جیپ به همراه یک سروان و یک سرباز و تفنگ شکاری در اختیار خان گذاشت دوست محمد خان به جیپ فرمان حرکت داد و سپس پس از پرسیدن مناطق و راههای اطراف وقتی فهمید که میشود به سمنان و سپس به افغانستان برود تفنگ را به طرف سروان گرفت و دستور داد تا جیپ را به طرف افغانستان ببرد فکرش به این نبود که اذوقه و بنزین لازم باید میداشت سروان مقاومت کرد و خان وی را کشت ماشین جیپ پس از طی مسیر طولانی بنزین تمام کرد و ایستاد رضاه شاه که دید جیپ در محل شکار نیست بلافاصله گروهی را به دنبالش فرستاد گروه در راه جنازه سروان را دیدند و به اطلاع رضاه شاه رسید انها بلاخره جیپ را یافتند اما بدون سرنشین به روستای نزدیک رفتند اما یک روستایی خاین خان را لو داد و دوست محمدخان دوباره اسیر رضاه شاه شد رضا شاه به صورت اشاره به خان گفت که من میدانم تو قتل را انجام ندادی و دوستت شکر این کار را کرده که بتواند جان خان را از محاکمه نجات دهد غافل ازینکه دوست محمد خان یک بلوچ واقعی بود و غیرتش اجازه نمیداد که قتلی را که خودانجام داده به گردن دیگری بیندازد و در جلسع محاکمه گفت خودم قتل را انجام داده ام رضا شاه هم که دیگر خسته شده بود از وی طرفداری نکرد و سرانجام حکم اعدام صادر شد و این بزرگ مرد تاریخ بلوچستان در شهر غریب در میدان توپ خانه تهران به شهادت رسید 

دولت پهلوی به بلوچستان ظلم های زیادی کرد که از جمله انان میتوان به حمله نظامی توسط جت های جنگی پهلوی در سال ۱۹۴۷ میلادی نام برد که دولت پاکستان زمانیکه تاسیس نشده بود و نیروهای کثیف مخمد علی جناح در حال درگیری با نواب نوروز خان زهری در جهالاوان بلوچستان شرقی یا همان بلوچستان پاکستان بودند . وقتی در جنگ تن به تن با بلوچ ها مایوس شدند از ایران کمک خواستند و رژیم پهلوی با جت های جنگی منطقه بلوچهای پاکستان را بمب باران کرد که این خود یک جنایت جنگی بزرگ برعلیه ازادی خواهان بلوچ به سرکردگی نواب نوروز خان زهری بود که در ان صدها زن و کودک کشته شد نواب نوروز خان زهری تبدیل شد به یک اسطوره که بر علیه دولت پاکستان میجنگید البته هنوز در انزمان دولت پاکستان به رسمیت شناخته نشده بود اما برخلاف ان دولت بلوچستان در هند و ایران قبل ازین توطیه به رسمیت شناخته شده بود و میر ار خان اخرین پادشاه بلوچستان که در کلات بود اما پس از توطیه محمدعلی جناح وکیل خاندان پادشاهی میر احمد یارخان دولت پاکستان در سال ۱۹۴۸ میلادی پس ازینکه ژنرال ایوب خان با فریب دادن نواب نوروز خان مبارز ملی بلوچها و کشاندن وی پای میز مذاکره ای که پشت ان انگلیس بود وی را به همراه چندین تن از سرداران دستگیر کروند و به زندان پنجاب و سند فرستادتد و این بود که بلوچها تضعیف شدند و دولت پاکستان شکل گرفت بلوچ ها شکست نمیخوردند چند علت بود که انها شکست خوردند یکی اینکه محمدعلی جناح با ت انگلیسی خود حاکمان خاران و سایر ایالات بلوچستان را به جان هم انداخت و کلات را به دست گرفت و نواب نوروز خان را نیز از سر راه برداشت و خود را بعنوان دوستدار مسلمانان سرپرست مسلم لیگ کرد در صورتیکه بویی از مسلمانی نبرده بود حکومت پاکستان شکل گرفت و نقشه کشور بلوچستان در سال ۱۹۴۸ از نقشه جهان حذف شد اما هنوز اگر در گوگل سرچ کنید نقشه بلوچستان قدیم است که وسعتش دل ادم را کباب میکند اکنون نیز هنوز بلوچ هایی هستند که ازادی خواه هستند و با دولت پاکستان در حال جنگ هستند به سرپرستی دکتر خدانظر یا جگوارای بلوچ . اکنون وزیر اعلی سردار اختر جان مینگل فرزند سردار عطالله مینگل میباشد قبلا نواب ثنالله زهری که نوه نواب نوروز خان میشود وزیر اعلی بلوچستان پاکستان بود دوستان بنده هدف ی ازین مطالب ندارم فقط دوست دارم تا ما هم از بلوچستان و تاخت و تاز ها و ظلم هایی که به این کشور شد را بدانیم دوستان خیلی نظرات کمه لطفا همراهی کنید دوست دارم مطالب ما بصورت مشترک با نظرات شما نوشته بشه مثل ویکی پدیا با تشکر ناصر چنال خادم بلوچهای گلم 


امسال با ورود فضای مجازی و اینستاگرام بارز دیکر تمامی قومها دور هم جمع شدند و اما یک حقیقت من تا چند وفتدپیش اصلا نمیدانستم ممسنی و مینگل و غیره یعنی چه من هرجا میگفتم براهویی هستم و بقیه هم همینطور اما اکنون میگویند از کدام براهویی ها هستی که به نظر من این خود یک حرف برای تفکیک و برای ایجاد یک درز برای ایجاد تفرقه افکنی دشمنان است خوب است که ما بیاییم و اقوام خود را به هر عنوان جمع کنیم اما از برادران گلم خواهش دارم علاوه برینکه این اتحادهای فامیلی را درست کردید بیایید و گروهی بنام اتحاد بلوچ درست کنیم و تمام طوایف بلوچ را دور هم جمع کنیم یکی از ت های انگلیس و دشمنان بلوچ این است که به بعضی ها میگوید شما از فلان تیره هستید و شما اجدادتان شاه بوده اند اما فلان تیره از غلامان بوده اند خواهش میکنم دنبال خود انگلیس نگردید این افراد خاین در لباس بلوچ هستند و اصلا از دشمن تشخیص داده نمیشن بیایید ازین به بعد بنام بلوچ همه به هم احترام بگذاریم بیایید درین مجالسی که برای قوم خود میگیریم موضوعی را مطرح کنیم موضوع ارتباط با سایر طوایف بلوچ و براهویی دیروز یک فیلم دیدم که برادرزاده عموی خود را بقتل رسانده بود و انها هم قول انتقام دادند برادر کشی همین است که گروهی را تحریک میکنند که تو لایق سرداری هستی و فلانی کم اصل هست برادران ما همه انسانیم و در مقابل پروردگار یکسان هستیم بهترین ما نزد خدا باتقواترین ماست بیایید و دست به دست هم بگذاریم و زهی زهی را از میان برداریم شجره خود را داشته باشیم تا ریشه خود را بدانیم و فامیل های خود را بشناسیم اما بیایزد همانند سرداران گذشته همه را دور هم جمل کنیم الان زیاد سخت نیست الان با وجود فضای مجازی نیاز نیست که مراسمات بزرگ گرفت تاوهمه را دور هم جمع کرد برادران با ورود یک ویروس همه فهمیدند که هیچ انسانی با دیگری فرق ندارد و این ویروس بلا استثنا همه را میگیرد  نه به سردار رحم میکند نه به فقیر شاید اشاره ای از نزد خداوند باشد برای اینکه بدانیم ما همه یکسان هستیم ما باید به یرداران خود احترام بگذاریم و در کنار انان باشیم بزرگ مرد تاریخ که هرگز با نام قوم و فامیل وارد نشد نولانا عبدالحمید است که همه اقوام بلوج را با آغوش باز فرا میخواند و در سختی ها کنار همه نا هست خداوند مولانا را حفظ کند درین موقعیت حساس جامعه که ویروس خطرناک همه را به وحشت انداخته بهتر به فکر دیگران باشیم نه به فکر خود بیایید برای همه بلوچ ها فکر کنیم و برای جلوگیری از شیوع این بیماری همه را نصیحت کنیم و هرجا دیدیم کسی دچار مشکل شده به دادش برسیم بلوچ واقعی و فامیل اصالت دار ان است که درین روزها فقط به فکر خودش نباشد مردم بلوچ ما همیشه در صحنه بوده  و است بیایید بفکر تمام بلوچها باشیم بیاییم لحظه ای مثل مولانا بکر کنیم درد او همه مسلمانان دنیاست و غصه اش همه دنیا اما ما با خود چند چند هستیم ایا وقت ان نرسیده که به مردم بلوچ خود کمک کنیم امروزه خانواده هایی هستند که بخاطر قرنطینه نان شب ندارند کسانی هستند که در روستاها و حاشیه شهرها از کمک جا مانده اند کارگر فصلی که اکنون بیکار است و اجاره خانه دارد و فرزند و دولت با کمک بسته های معیشتی کمک خوبی به مردم کرده اما ما چه کرده ایم ما همیشه در حال ایراد گرفتن از کار مسیولین و غیره هستیم تا زمانیکه من و شما خود را مسیول ندانیم و دست فقرا را نگیریم بعد چطور توقع داریم کس دیگری به داد انها برسد بیایید انهایی را که دولت ندیده ما ببینیم بیایید انهایی را که میشناسیم کمک کنیم بیاییم بجای اینکه حج هفتم را برویم هزینه اش را به یک خانواده بی بضاعت بدهیم با خداوند معامله کنیم بیایید به فرزندان خود اتحاد واقعی و کمک به همدیگر را یاد بدهیم تا زمانی ما انسانها به همدیگر رحم نکنیم چطور توقع داریم خداوند به ما کمک کند در جریان سیل واقعا مردم ما گل کاشتند اکنون در کرونا که بدتر از سیل است بیایید خودمان بسته های مواد غذایی درست کنیم و به مروم فقیر کمک کنیم تا انها بخاطر نان شب مجبور نباشند بیرون بیایند و مریض شوند بیایید اتحاد خود را به همه جهان نشان دهیم تا خداوند نیز از ما راضی شود و دوباره با خیال راحت و با عشق به نماز جمعه برویم و از سخنان ارامش بخش مولانا عبدالحمید حفظه بهره ببریم بل امید روزیکه کنار هم باشیم و این بیمادی رخت ببندد


ژنرال دایر شاید فکرم نکنید اما انگلیس تلاش فراوانی کردتا سرحد را که مرکز طوایف بلوچ است به دست بگیرد که با هوشیاری تمام سرداران غیور شکست خورد فیلم جیندخان یکی از فیلمهای است که تاریخ این جنگ را به تصویر میکشد من بعضی وقتا با خودم فکر میکنم چرا از جنگ سردار پسندخان براهویی و سردار جما خان شه بخش مستندی ساخته نشده زیرا طایفه براهویی هم شهدای زیادی در جنگ با انگلیس از دست داد در همین اطراف کارخانه سیمان سیستان تا لیده دیک به زبان بلوچی یعنی کوهی شبیه شتر که در اطراف جاده بم قرار دارد سردار پسندخان زمانی مطلع شد که انگلیسی ها قصد هجوم به خاک ایران را دارند همه اقوام را با خبر ساخت تا در موقع جنگ در کنار هم باشند اری همه دور سردار جما خان شه بخش جمع بودند و داخل سیاه چادرها نشسته بودند سردار مهرالله خان ریگی نیز حضور داشت یک نفر سوار بر اسب خیلی تند داشت میامد وقتی نزدیک شد سردار از جا برخواست قاصد از اسب خود را انداخت و با صورت خاکی و با عجله گفت سردار پسند خان با انگریزی ها (انگلیسی ها)در گیر شده سردار جما خان به طرف اسبش دوید از شدت عجله به زمین خورد و دوباره برخواست سردار مهرالله خان گفت سردار مواظب باش و سردار جماخان گفت عجله کنید امروز تنها سردار پسند خان درگیر نیست امروز کل بلوچ با انگریز درگیر است سریع به کمکش برویم قاصد گفت سردار پسندخان گفته که به لیده دیک بروید ما انگلیسی ها را به انجا میکشیم و شما از پشت سر انها را غافلگیر کنید در گیری چندین ساعت بود که شروع شده بود و انگلیسی ها مهمات زیادی داشتند شاعر بلوچ در جنگ با قیچک خود شعر میخواند و جوانان سرمستانه با شوق و دلاوری میجنگیدند خود سردار هم میجنگید تا اینکه انگلیسی ها را طبق نقشه به لیده دیک ک رساندند درین زمان بود که تازه انها فهمیدند در چه دام بزرگی افتادند سردار جماخان شه بخش و سردار مهرالله خان اینبار با نیروهای تازه نفس به جان دشمنان افتادند و نیروهای سردار پسند خان روحیه بیشتری گرفتند جنگ خونین بالا گرفت و جز کلاهها و اسبهای انگلیسی چیزی به جا نماند انها را شکست سختی دادند که ژنرال دایر در خاطراتش ازین جنگها سخن گفته بله بلوچ ها با شوق دور هم جمع شدند و همدیگر را در اغوش گرفتند و شهدا را نیز در مناطق حرمک و حوالی ان دفن کردند بله سرداران ما این چنین زندگی کردند و هرگز با خفت و خواری سر به تعظیم فرود نیاوردند سردار پسند خان نامش در تاریخ ماند و هنوز زنده است و سردار جماخان شخصی بود که بدون بیهوشی عمل اپاندیس را گذاشت دکترها انجام بدهند و به هیچ عنوان نگذاشت که اورا بیهوش کنند و سردار مهرالله خان ریگی نیز مرد عمل و درایت رود که همیشه و در سختی ها کنار برادرانش بود خداوندا بهشت برین نصیبشان گردان چون اگر انان نبودند شاید امروز ما همچون انگلیسی ها و بدون حجاب و دین زندگی میکردیم کتاب مهاجمان سرحد را مطالعه کنید و هم چنین کتاب خاطرات ژنرال دایر که هرگز موفق نشد سرحد را فتح کند چون سرحد شیران خفته ای همچون جیند خان و پسندخان و مهرالله خان وجما خان  صدها بلوچ بی نام دیگر داشت که جانسان رافدای خاک خود کردند ای نسل جدید بلوچ و جوانان گلم بیایید از گذشته اجداد خود بدانید فیلم دادشاه نیز نشانه ای از مقاومت مردم در مقابل ظلم در مکران است بلوچ زنده باد 

سردار رحمان خان براهویی

 


با سلام خدمت دوستان گلم 

روان بخش چهاربلا چنال
عنوان

شاید شما هم از اسم چهاربلا تعجب کنید اما الان یک شاخه از چنالها معروف به چهار بلا هستند

چهاربلا چهار برادر بوده اند که به گفته بزرگان از زمان قدیم به منطقه سرجنگل و سرنایی که اغلب قوم شه بخش در انجا زندگی میکنند کوچ کردند و همانجا ماندگار شدند انها با طایفه شه بخش شاخه رادوزهی وصلت کردند حسین نام یکی از ان برادران است که بنده در دوران کودکی توانستم اورا ببینم مرحوم حسین عمر خیلی طولانی کرد و به دلیل نبود تاریخ درست ثبتی کسی از عمر دقیق وی اطلاعی نداشت وی چند فرزند دارد که از جمله انها میتوان به فیض محمد نام برد که پسرش داماد ماست اما چرا به این شاخه میگویند چهاربلا 

در زمانهای قدیم و بخصوص دوره ای که طبق تاریخ انگلیسی ها ی منحوس شرایطی برای کشور ایجاد کردند که مردم ایران از قحطی مردند در انزمان به گفته بزرگان پیدا کردن گندم و یک قرص نان هنر خیلی بزرگی بود و هرکس از عهده ان برنمیاند خیلی از بلوچها نیز در روستاههای دور طعمه این ت شدند و از گرسنگی فوت کردند اما هرگز از انها در تاریخ چیزی گفته نشد پس از ان قحطی کم کم کاروان های گندم از سیستان و افغانستان راهی مکران شد و خرمای مکران راهی شمال کشور و افغانستان این چهاربلاها که چهار برادر بودند در کار بسیار زرنگ بودند و به گفته مردم قدرت خاصی داشتند به گونه ای که با کاروانها به مکران میرفتند و در برگشت هرگاه شتری از پا می افتاد این برادران با هیکل قوی که داشتند بار شتر را خود می اوردند انها در میان شه بخش ها چندین سال زندگی کردند و چون خیلی پر تلاش و با غیرت بودند مردم راجع به انها حرفهای زیادی میگفتند و از انها تعریف میکردند و تکه کلام انها این بوده که به اینها نگویید چهارتا برادر بگویید چهارتا بلا در زبان بلوچی بلا به عنوان واژه نحس و بد معنا نمیشکد بلکه به افرادی که به انها لقب بلا را میداده اند در واقع یعنی در همه کارها مهارت دارند و زرنگ هستند یعنی ادم های بیکاری نبوده اند و هرگز دست خود را به کسی دراز نکردند انها با زحمت و تلاش از همه پیشتاز بودند پس از گذشت زمان و امدن راههای ارتباطی و ماشین و غیره نوادگان و فرزندان این چهاربلاها به شهرها امدند و اقوام خویش یعنی چنالها را پیدا کردند و وصلتهای زیادی با چنالها کردند چهار بلاها خود چنال اصل هستند و هنوز در ان مناطق اجدادی زمین دارند و اکنون به دلیل شهرنشینی اکثر انان در شهر زندگی میکنند که اکنون حاج عمر فرزند ارشد فیض محمد و نوه مرحوم حسین خود فردی معتمد در چنالهاست و در زاهدان زندگی میکند هنوز هم ما انان را با نام چهاربلا میشناسیم نوادگان چهار پهلوان که نام و یادشان همیشه بر سر زبانها میماند و اما در مورد قحطی بگوییم که شاید اکثر مردم از ان اطلاعی ندارند من این داستان واقعی را از خیلی از بزرگان طوایف مختلف پرسیدم از بزرگان طایفه قنبرزهی و براهویی و حسن زهی و کسانی که اکنون حضور ذهن ندارم به گفته انان قحطی تمام روستاها را فرا گرفت سال خشکی بود و باران هم نبارید چندسال متواتر به گفته یکی از بزرگان یک پیرزن به همراه دو فرزندش برای رهایی از گرسنگی از روستاهای دور دست چشمه زیارت به طرف اب یا زاهدان کنونی حرکت کردند بدون حتی یک تکه نانی انها به محل قبرستان کنونی چشمه زیارت که معروف است و قبرستان بزرگی هم شده رسیدند در انزمان قبرستانی نبوده انها در انجا از پا در امدند و مادرشان به فرزندان گفت من بار اضافی برای شما هستم و عمرم را کرده ام شما به راه خود ادامه دهید و هروقت نانی یافتید بعد به کمک من بیایید فرزندان وی را رها نمیکردند اما مادر با اصرار فراوان انها را فرستاد و خود تنها نشست فرزندان پس از برگشت با جنازه مادر روبرو شدند که از گرسنگی مرده بود انها در همان مکان وی را دفن کردند و سراغازی شد برای بوجود امدن قبرستان چشمه زیارت بله این جنایت تاریخی که در ذهن همه بزرگان بلوچ است را هرگز در کتب تاریخ مدرسه ام نخواندم تا اینکه یک فیلم ‌ که تازه به پرده سینما امده بود درست از ان زمان و قحطی که انگلیس طراحی کرده بود ایران قحطی سختی را گذراند طوریکه مردم تهران حتی از گوشت الاغ هم نگذشتند و پس از چند سال این قحطی به پایان رسید و خاطره تلخیست که پیرمردان بلوچ از ان یاد میکنند و یکی از بزرگان قنبرزهی برایم تعریف کرد و گفت کسانیکه برای راه اهن انگلیس کار میکردند نان و گندم داشتند و عموی انها که در انجا کار میکرد جان انها را از گرسنگی نجات داد و به گفته او میگفت من سر زمینهای خشک منتظر بودم خیلی گرسنه تا اینکه عمویم با نان بزرگی در دست میامد و یک تکه نان بهم داد میگوید وقتی ان تکه نان را خوردم تا شب خواب رفتم چون چند روز بود که غذای خوبی نخورده بودم بله بلوچستان و بلوچها روزهای سختی را گذرانده اند که بنده سعی میکنم این تاریخ شفاهی را به رشته تحریر در بیارم تا جوانان نسل بعد بدانند چه بر سر بلوچ امد فیلمی که در ان زمان قحطی کشور را به تصویر کشیده(یتیم خانه ایران ) نام دارد و داستانش بر اساس واقعیت است 


با سلام احتراما یک نفر خانم مسلط به کامپیوتر و world و exel و و متعهد به کار با حقوق ثابت و بیمه استخدام میگردد. و یک نفر دیگر هم حسابدار بصورت پاره وقت حسابدار شرکت که معمولا ساعت کاری کمتری نسبت به سایر کارکنان شرکت دارد با بیمه و حقوق ثابت در شهر زاهدان خیابان دانشگاه لطفا با شماره تلفن های ذیل تماس حاصل فرمایید بدلیل مشغله کاری زیاد در صورت مشغول بودن یا جواب ندادن لطفا پیام بگذارید با تشکر 09390440201/واتس اپ 09906635166 اقای براهویی/کارشناس شرکت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

love fondling خاطرات يك دهه شصتي نایس فان